16 نوامبر روز جهانی مدارا و بردباری در کنفرانس عمومی سازمان یونسکو نامگذاری شده است و برای صلح و رشد در همه زمینه ها در سطح جهان می باشد
مدار کردن به معنای پذیرش هر چیزی از طرف فرد نیست و انسان ها حق دارند در صلح آرامش و دوستی زندگی کنند ما به زندگی کردن در کنار مردم نیازمندیم و دیدگاهایمان را نمیتوانیم به دیگران تحمیل کنیم روز ۱۶ نوامبر برابر با ۲۵ آبان ماه را روز جهانی مدارا نامگذاری کرده اند
روز جهانی مدارا
مدارا به معنای پذیرش این واقعیت است که همه انسانها، با تمامی اختلافات ظاهری، موقعیتی، زبانی، رفتاری و ارزشی، حق آن را دارند که در صلح زندگی کنند و همانطور که هستند، باشند. به علاوه تحمیل دیدگاههای شخصی به دیگران مجاز نیست.
مدارا، یکی اصول بنیادین زندگی اجتماعی
مدارا از اصول بنیادین زندگی اجتماعی است، که به طور طبیعی باید ریشه آن را در احترام به حقوق بشر و کرامت انسانی جستجو کرد. در واقع هر فرهنگی ارزش احترام را دارد و هیچ باوری مستحق تنفر یا تمسخر دیگران نیست.
در دنیایی که در حال جهانیشدن است، دیگر زیستن در کنار یکدیگر با بیتفاوتیِ منفعلانه کافی نیست، بلکه لازمه مدارا و دگرپذیری، تجدید روزمره هشیاری فعالانه در قبال بیگانهستیزی، تبعیض و تنفر است. ما به کمک مدارا میآموزیم که چگونه حقوق جهانیای را که ما را به هم مرتبط میکند با تنوعی که پر از فایده است آشتی دهیم و میبینم برای آنکه خودِ خودمان باشیم با وجود همه تفاوتهای موجود، باز به دیگران نیاز داریم.
اعلامیه اصول روز جهانی مدارا
اعلامیه اصول مدارا در بیست و هشتمین نشست کنفرانس عمومی سازمان یونسکو که از ٢۵ اکتبر تا ١۶ نوامبر ١٩٩۵ در پاریس برگزار شد، توسط کشورهای عضو یونسکو اعلام و تصویب شد.
کشورهای عضو یونسکو با تأکید بر این نکته که مدارا تنها یک اصل بسیار با ارزش نیست، بلکه پیششرط ضروری برای صلح و رشد اقتصادی و اجتماعی همه ملتها است، به ضرورت گسترش فکر مدارا در جوامع بشری،اشاره نموده و اعلامیه اصول مدار را در شش ماده (مفهوم مدارا، مدارا و دولت، ابعاد اجتماعی، آموزش و پرورش، تعهد برای عمل، روز جهانی مدارا تنظیم نمودند.
نامدارایی، تهدیدی برای صلح
اعلامیه اصول مدارا در آغاز با اشاره منشور یونسکو ، منشور سازمان ملل متحد و تآکید بر آزادی عقیده که اصل خدشه ناپذیر اعلامیه جهانی حقوق بشر است، به میثاق های شناخته شده بینالمللی توجه میدهد و با نگرانی از رشد نامدارایی و خشونت و تروریسم، نژادپرستی و بیگانه ستیزی، به حاشیه راندن و تبعیض علیه اقلیتهای ملی، قومی، مذهبی و زبانی، اذیت و آزار پناهندگان… و گروههای آسیب پذیر جامعه…، تصریح میکند همه اینها تحکیم صلح و دمکراسی را در سطح ملی و بینالمللی تهدید کرده و مانع توسعه میشوند.
مدارا با کوتاه آمدن همطراز نیست
در ماده یکم، اصول مزبور ضمن تعریف مدارا قید شده است: مدارا با کوتاه آمدن، تمکین یا چشمپوشی همطراز نیست… مدارا به معنای پذیرش این واقعیت است که همه انسانها، با تمامی اختلافات ظاهری، موقعیتی، زبانی، رفتاری و ارزشی، حق آن را دارند که در صلح زندگی کنند و همانطور که هستند، باشند. به علاوه تحمیل دیدگاههای شخصی به دیگران مجاز نیست.
در ماده دوم، تآکید شده مدارا در سطح عملکرد دولتی مستلزم عدالت و بیطرفی در دستگاه قانونگذاری، در کاربرد قوانین، در دادگستری و نظام اداری است. همچنین لازمه این امر برخوردار شدن بدون تبعیض تک تک افراد از امکانات اقتصادی و اجتماعی است.
در ماده سوم، با توجه به ویژگیهای دوران جدید (جهانیشدن اقتصاد، روز افزونی تحرک،ارتباطات، همزیستی و وابستگی متقابل، مهاجرتهای گسترده و رانده شدن کل ساکنین مناطق، شهرنشینی و دگرگونی الگوهای اجتماعی) تآکید شده مدارا از هر زمان دیگری مهمتر است. چرا که هر بخش از جهان نمودی از گوناگونی است و نامدارئی و نفاق بگونهای فزاینده هر منطقهای را تهدید میکند و این امر به یک کشور محدود نمیشود، بلکه یک خطر جهانی است.
در ماده چهارم، قید شده یکی از عاجلترین اهداف آموزشی تربیت برای مدارا است و ضرورت دارد جهت تعلیم مدارا متدهای آموزش عقلانی و با برنامه تنظیم گردند که به روشنگری درباره ریشههای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و مذهبی نامدارائی پرداخته – و از این طریق علل عمیقتر خشونت و محرومسازی را روشن کنند.
در ماده پنجم، کشورهای عضو یونسکو تعهد میکنند مدارا و عدم خشونت را از طریق برنامهها و سازمانها در سطوح آموزشی، علمی، فرهنگی و ارتباطات ترویج نمایند و در ماده ششم با هدف بیدار کردن افکار عمومی درباره مسئله مدارا، روشن کردن خطرات نامدارائی و تاکید بر تلاش عملی خود، ۱۶ نوامبر را روز جهانی مدارا اعلام میکنند.
روز «تحمل و مدارا» در محاق فراموشی غرب
نامگذاری امروز ۱۶ نوامبر (۲۶ آبان) به روز جهانی «تحمل و مدارا» به ابتکار یونسکو در سال ۱۹۹۶ مطرح شد و مجمع عمومی سازمان ملل با تصویب قطعنامه شماره ۵۱/۹۵ به آن رسمیت بخشید. تلاش برای ساختن جهانی بهدور از جنگ و خشونت سازمان یافته، موضوعی است که در بخشی از مقدمه منشور سازمان ملل به روشنی مورد تصریح قرار گرفته است.
این درحالی است که در سالهای پایانی قرن بیستم، شورای امنیت که از ارکان اصلی سازمان ملل است با صدور قطعنامههایی که محور اصلی آن برنامه «نفت در برابر غذا» بود، بسیاری از شهروندان عادی عراقی را در تنگنای زندگی قرار داد که در نتیجه آن بسیاری از شهروندان کهنسال، کودکان و نوزادان از دسترسی به دارو و مراقبهای درمانی و بهداشتی محروم شدند و از بین رفتند بدون آنکه کوچکترین خللی به ساختار قدرت آهنین صدام وارد شود.
دنیای وارونه «جهانی بدون خشونت» زمانی خود را عریانتر نشان داد که در آغازین سالهای شروع قرن بیست و یکم، منطقه غرب آسیا شاهد شروع دو جنگ مهیب در عراق و افغانستان بود. آنهم از جانب کشوری (آمریکا) که خود را سردمدار و داعیهدار دروغین حقوق بشر میداند.
غرب که خود را منادی تحمل و بردباری میداند امروز خود درگیری ناشکیبایی است. رشد افراطیون در فرانسه و آلمان و خروج انگلیس از اتحادیه اروپا نمونههای بارز این عدم تحمل است. به مصداق ضربالمثل «از قضا سرانگبین صفرا فزود» در این شرایط خود ایالات متحده هم در کمال ناباوری با انتخاب دونالد ترامپ به ریاست جمهوری در طلسم تهلکه خشونت گرفتار آمد.
فردی که پیشتر بیپرده از برتری نژاد سفیدپوست بر رنگینپوستان، اخراج مسلمانان و مهاجران، کشیدن دیوار در مرز مکزیک و… سخن به میان آورده بود. امروز افکار عمومی جهان شاهد بروز ناآرامیها و تظاهرات در خاک آمریکاست که شهروندان آن رئیسجمهور جدید را بر نمیتابند.
کوتاه سخن آنکه اگر به پدیده «افراطگرایی و عدم مدارا با دیگران» فرصت میدانداری داده شود به تمام ساختار جوامع مانند سرطان دستاندازی خواهد کرد. فردایی که برای به کنترل در آوردن آن دیر خواهد بود.